آن شهید را می شناسید؟
بسم رب الشهدا
حضرت آقا در یکی از بیانات خود اینگونه میفرمایند که:«بازماندگان شهدای عزیزمان و بیش از همه مادران و پدران و همسران و فرزندان شهیدان در شأن و ارزش الهی بلافاصله پشت سر شهیدان عالیقدر قرار دارند».
امروز در روز ختم مادر محترمه شهید گرانقدر رامین ملکوتی، خاطرهای شنیدم که مرا بسیار منقلب کرد:
حدود یک یا دو ماه پیش بود که جمعی از مسجدی های مسجد الزهرا (سلام الله علیها) در حال نگاه کردن به عکس شهدا بودند و یکی یکی به عکس شهدا اشاره میکردند و میگفتند: «این شهید کلوپ است، این شهید کابلی است، این شهید...» در همین لحظه بود که ناگهان پیرزن مهربانی از راه میرسد و به عکس یکی از شهدا اشاره میکند و میگوید: «آن شهید، آن را میشناسید؟» آنها که به فکر فرو رفته بودند گفتند: «نه مادر جان! نمیشناسیمش» آن پیرزن مهربان با شوق گفت: «آن شهید رامین من است، رامین ملکوتی من است، پسر من است» آری درست است؛ آن پیرزن مهربان مادر شهید رامین ملکوتی بود که با گذشت چهل سال از شهادت پسرش، این چنین با شوق او را به دیگران معرفی میکرد.
و البته که این شوق و صبر این مادران بی اجر نیست و اجر بسیاری نزد خدا دارد که حتی در بعضی از وصیت نامه های شهدا جمله ای به چشم می خورد که انسان را به تعجب وا می دارد و به نظر حقیر درست هم هست و آن این است که شهدا در وصیت نامه هایشان خطاب به پدر و مادر می نوشتند:« اجر شما پدر و مادر عزیزم از اجر و پاداش من شهید بیشتر است چون طبق وعده الهی وقتی که من شهید می شوم غرق در نعمت الهی در عالم برزخ هستم ولی شما چون دوری من را تحمل و بر شهادتم صبر میکنید اجر و پاداش شما بیشتر است »
(شادی روح شهید گرانقدر رامین ملکوتی و مادر محترمه ایشان، صلواتی ختم بفرمایید)