والعصر

۲ مطلب توسط «ایلیا اکبری» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی (ع) بعد از ضربت خوردن در واپسین روز های عمر مبارکشان،تمامی اولاد خود را به امام حسن(ع) سپرد و سفارش آنها را به آن جناب فرمود،مگر عباس(ع) که دست او را در دست امام حسین(ع) گذاشت و سفارش و توصیه او را به حسین (ع) کرد.

این روایت نشان از عمق رابطه برادری بین حضرت عباس(ع) و امام حسین(ع) دارد...

عباس ابن علی (ع)آنقدر در برادری خود پرهیزگار است که روز عاشورا زمانی که در تنگنای تشنگی قرار گرفته به آب نزدیک نمیشود کمی از آن بر میدارد اما به یاد لبان تشنه برادر و مولایش آب نمی نوشد و میفرماید: به خدا قسم لب بر آب نمی زنم در حالی که آقایم حسین(ع) تشنه است.

 حضرت عباس (ع) رابطه خود با سیدالشهدا(ع) را فقط محدود به پیوند خونی نمی داند.حسین (ع) مولا،امام،آقا و در نهایت برادر عباس (ع) است که این برادری از بهترین مصداق های آیه مبارکه  إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ می‌باشد.

به قدری حضور ابالفضل العباس (ع)در کاروان امام حسین (ع) برجسته است که بعد شهادت حضرتشان امام حسین(ع) این چنین میفرمایند:امروز چشم های دشمن که تا تو بودی به خواب نمی رفت،به خواب می‌رود و چشم های دوست،بی خواب و نگران شد.

همانطور که حضرت عباس (ع) در سایه برادری خود با امام حسین (ع)به بالاترین درجات ممکنه رسید،ما هم میتوانیم نسبت به ظرفیتمان،همراه برادری با امام حسین که به تعبیر رسول الله (ص): حسین کشتی نجات و چراغ هدایت هست.در مسیر اسلام حرکت سازنده ایجاد کنیم به وسع خودمان برای روز محشر از خاندان عصمت و طهارت(ع)ابرو بخریم و در محضر پروردگار گشاده رو و سربلند باشیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۰۱ ، ۱۹:۵۹
ایلیا اکبری

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ

در ادبیات اسلام برادری فقط به ارتباط خونی محدود نمی شود.خداوند در آیه ۱۰ سوره مبارکه حجرات فرموده :(به حقیقت همه مومنان با هم برادرند)

ما همه با هم برادریم و نسبت به هم دارای حق برادری هستیم.اما قصه بعضی برادری ها خاص تر است.

شب اول محرم متعلق هست به حضرت مسلم ابن عقیل،اگر از کسی بپرسید مسلم با چه کسی از همه بیشتر برادر بود شاید در جواب بشنویم حضرت امام حسین(ع).جواب درست است اما من میخواهم به روایت برادری مسلم با هانی ابن عروه بپردازم...

مسلم که با استقبال مردم کوفه مواجه شده در نامه ای شرایط را برای امام حسین مساعد بیان میکند.با روی کار آمدن عبدالله ابن زیاد و اعمال سیاست های خبیثانه،مسلم که شرایط را بهرنج میبیند محل اقامت خود را از خانه مختار ثقفی به خانه هانی ابن عروه تغییر میدهد.

خانه هانی تبدیل شده به محل رفت و امد شیعیان...

ابن زیاد برای خلافت اموی احساس خطر میکند.

با خود میاندیشد چگونه میتواند رای کوفیان را برگرداند.زیاد فکر کردن نمی خواهد...

کوفیانی که ترس حمله لشگر بنی امیه را در خود دارند و بر همه روشن است کوفی جماعت را میتوان با جرینگ جرینگ سکه های شامی افسون خود کرد.

حکایت باز هم غریبی آل علیست.مسلم تنها مانده و در مسلک کوفیان برادری معنا ندارد.اما هانی خوب برادری بلد است.آن هم چه برادریی.برادری آمیخته با تقوا.

ابن زیاد میخواهد هانی مسلم را به او تسلیم کند.

تقوا اگر دوری از گناه باشد و برادری هانی آمیخته باشد با تقوا،چه گناهی بالاتر از خیانت به نماینده رسول زمان که حسین ابن علیست.حسینی که مرکز این برادری هاست و برادری ها بدون حسین پوچ است و خالی...

هانی که که با تسلیم نکردن مسلم خشم ابن زیاد را برافروخته با خون پاکش برادری را در حق مسلم تمام می‌کند.مسلم هم در کوفه به دستور ابن زیاد به شهادت میرسد و با هم حق برادری را تمام و کمال در حق مولای خود ادا میکنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۱۵:۳۲
ایلیا اکبری