والعصر

برادر نامه - شب دهم

يكشنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۱۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

در دشت کربلا چگونه ممکن است که ندای هل من ناصر ینصرنی حسین ابن علی (ع) به گوش برسد ولی برادر اوکی صاحب علم او بود برای به میدان رفتن بر نخیزد؟

در ظهر عاشورا هنگامی که تمام لشگریان به شهادت رسیدند علمدار سپاه اسلام برای به میدان رفتن از سید و مولای خود اذن گرفت.و برای به آب رسیدن ۸۰تن از سپاهیان کفر را به درک واصل نمود. او آنچنان وفادار بود که هنگام رسیدن به رود فرات به یاد لبان خشک برادر و طفلان اصحاب حسین(ع) آب ننوشید و مشک را پر کردم در راه تقوا برادری دو دست خویش رافدای برادر و مولایش نمود؛و این جهاد تا به آنجا ادامه داشت که درتمام عمر خودبرادر خویش راسید و مولا یاد کرده بود ولی در هنگام شهادت برای اولین بارفرمودند:     «اخا ادرک اخا»

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۵/۳۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی