والعصر

۶۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «والعصر» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

در دشت کربلا چگونه ممکن است که ندای هل من ناصر ینصرنی حسین ابن علی (ع) به گوش برسد ولی برادر اوکی صاحب علم او بود برای به میدان رفتن بر نخیزد؟

در ظهر عاشورا هنگامی که تمام لشگریان به شهادت رسیدند علمدار سپاه اسلام برای به میدان رفتن از سید و مولای خود اذن گرفت.و برای به آب رسیدن ۸۰تن از سپاهیان کفر را به درک واصل نمود. او آنچنان وفادار بود که هنگام رسیدن به رود فرات به یاد لبان خشک برادر و طفلان اصحاب حسین(ع) آب ننوشید و مشک را پر کردم در راه تقوا برادری دو دست خویش رافدای برادر و مولایش نمود؛و این جهاد تا به آنجا ادامه داشت که درتمام عمر خودبرادر خویش راسید و مولا یاد کرده بود ولی در هنگام شهادت برای اولین بارفرمودند:     «اخا ادرک اخا»

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۰۱ ، ۱۱:۱۲
محمدسبحان سمیع اسکندری

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت علی (ع) بعد از ضربت خوردن در واپسین روز های عمر مبارکشان،تمامی اولاد خود را به امام حسن(ع) سپرد و سفارش آنها را به آن جناب فرمود،مگر عباس(ع) که دست او را در دست امام حسین(ع) گذاشت و سفارش و توصیه او را به حسین (ع) کرد.

این روایت نشان از عمق رابطه برادری بین حضرت عباس(ع) و امام حسین(ع) دارد...

عباس ابن علی (ع)آنقدر در برادری خود پرهیزگار است که روز عاشورا زمانی که در تنگنای تشنگی قرار گرفته به آب نزدیک نمیشود کمی از آن بر میدارد اما به یاد لبان تشنه برادر و مولایش آب نمی نوشد و میفرماید: به خدا قسم لب بر آب نمی زنم در حالی که آقایم حسین(ع) تشنه است.

 حضرت عباس (ع) رابطه خود با سیدالشهدا(ع) را فقط محدود به پیوند خونی نمی داند.حسین (ع) مولا،امام،آقا و در نهایت برادر عباس (ع) است که این برادری از بهترین مصداق های آیه مبارکه  إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ می‌باشد.

به قدری حضور ابالفضل العباس (ع)در کاروان امام حسین (ع) برجسته است که بعد شهادت حضرتشان امام حسین(ع) این چنین میفرمایند:امروز چشم های دشمن که تا تو بودی به خواب نمی رفت،به خواب می‌رود و چشم های دوست،بی خواب و نگران شد.

همانطور که حضرت عباس (ع) در سایه برادری خود با امام حسین (ع)به بالاترین درجات ممکنه رسید،ما هم میتوانیم نسبت به ظرفیتمان،همراه برادری با امام حسین که به تعبیر رسول الله (ص): حسین کشتی نجات و چراغ هدایت هست.در مسیر اسلام حرکت سازنده ایجاد کنیم به وسع خودمان برای روز محشر از خاندان عصمت و طهارت(ع)ابرو بخریم و در محضر پروردگار گشاده رو و سربلند باشیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۰۱ ، ۱۹:۵۹
ایلیا اکبری

بسم اللّه الرحمن الرحیم 

حضرت علی اکبر ، که بزرگ ترین فرزند امام حسین (ع) هستند 

از لحاظ خلق و خو و ظاهر شباهت بسیاری به جد خود رسول الله دارند

به گونه ای که امام حسین(ع) هنگامی که حضرت علی اکبر(ع) را به میدان فرستادند ، فرمودند : ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (ص) است بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله(ص) تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم”.

از طرفی حضرت عباس هم شباهت زیادی با پیامبر اکرم و حضرت علی داشتند.

همانطور که جنگاوری و اطاعت بی چون و چرا از صفات و خصلت های بارز پیامبر اکرم و حضرت علی(ع) بوده این ویژگی ها در حضرت علی اکبر و حضرت عباس هم زبون زد عام و خاص بوده و هست.

تقوای برادری به این است که اگر از سپاه دشمن درخواستی برای ملحق شدن به آنها می آمده با جواب کوبنده و بی درنگ این دو بزرگوار مواجه می‌شده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۰۱ ، ۱۳:۱۲
سید محسن شاهنگیان

بسم الله الرحمن الرحیم 

شاید فکر می کنید که برای حضرت علی اصغر (ع) تقوای برادری ای نمی توان پیدا کرد، اما تقوای برادری فقط به این منظور نیست که مواظب خود و برادران دینیمان باشیم ،

تقوای برادری تعاریف دیگری نیز دارد و آن هم این است که آیا برادری ما بوی خدا می دهد یا خیر ؟ برادری ما حسن و زیبایی دارد یا خیر ؟

برادری حضرت علی اصغر (ع) هم همین گونه است ،

من می خواهم به تقوای برادری حضرت علی اصغر (ع) و حضرت علی اکبر (ع) اشاره کنم ،

مگر می شود حضرت علی اکبر (ع) به امام حسین (ع) لبیک بگویند و حضرت علی اصغر (ع) نگویند ؟ مگر می شود حضرت علی اکبر (ع) در راه امام زمانشان شهید شوند و حضرت علی اصغر (ع) شهید نشوند ؟ مگر می شود حضرت علی اکبر (ع) به هل من ناصرٍ ینصرنی امام حسین (ع) پاسخ بدهند و حضرت علی اصغر (ع) پاسخ ندهند ؟ مگر می شود حضرت علی اصغر (ع) ، حضرت علی اکبر (ع) برادر بزرگترشان را تنها بگذارند ؟

این گونه بود که حضرت علی اصغر (ع) پذیرای تیر سه شعبه شدند و مانند برادرشان شهید شدند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۰۲:۵۸
محمدایمان مشایخ

بسم الله الرحمن الرحیم 

همه ی مومنان برادرند که این نسبت مقدم ترین نسبت در میان انان است.

در شب واقعه عاشورا حسین ابن علی(ع) خبر شهادت در ظهر عاشورا به انان دادند و بیعت را از اصحابشان برداشتند.

در این میان قاسم ابن الحسن از عمویشان پرسیدند:من هم فردا کشته میشوم؟

عمویشان که فرمانده سپاه اسلام بودند فرمودند: مرگ را چگونه میبینی؟ از پاسخ او تقوای برادری معنا یافت.

پاسخ این بود:

«احلی من العسل»

شیرین تر از عسل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۰۲:۵۶
محمدسبحان سمیع اسکندری

بسم الله الرحمن الرحیم


بعد از اینکه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در بحبوبه جنگ با سپاه یزید از اسب به زمین افتاد،

حضرت عبدالله ابن الحسن(ع) از نالهِ زنان که شاهد صحنه بودند، فهمید که سپاهیان، قصد به شهادت رساندن امام را دارند.

پس وارد میدان شد و سپر ایشان شد و دستشان قطع شد، پس از آن ایشان با تیر حرمله ملعون به شهادت رسید

و تقوای حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) اینگونه بروز یافت که وقتی امام زمانش در معرض شهادت قرار داشت، حتی با وجود سن کمش به این نتیجه برسد که باید خود را فدای امام خویش کند و بدینگونه باعث رسیدن ایشان به فیض عظیم شهادت شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۰۲:۵۲
محمدحسین ذات اصغر

بسم الله الرحمن الرحیم


 «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» 


همه مومنان باهم برادرند. و این پیوند برادری ورای نسبت های دیگر است.
می توانیم این گونه مثال بزنیم واقعه عاشورا که در سرزمین کربلا به وقوع پیوست در غروب آن روز هنگامی که طفلان اصحاب امام حسین(ع) بواسطه تشنگی در خطر مرگ بودند، عمر سعد جواز نوشیدن آب کودکان را صادر کرد.

وقتی که ظرف آب به دست حضرت رقیه رسید، او به جست و جوی پدر پرداخت که مأموران عمرسعد از او پرسیدند: کجا می روی؟

حضرت رقیه فرمود: بابایم تشنه بود می خواهم او را پیدا کنم و برایش آب ببرم. مأمور در جواب او گفت: آب را خودت بخور پدرت را با لب تشنه شهید کردند.

حضرت رقیه نگاهی به آب کردند و گفتند : پس من هم آب نمی نوشم.
اینگونه تقوای برادری معنا میشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۰۱ ، ۰۴:۲۸
محمدسبحان سمیع اسکندری

بسم الله الرحمن الرحیم


امام حسین (ع) و اصحابشان از مکه به سوی کوفه رهسپار بودند، باید از سرزمین کربلا می گذشتند که حر بن یزید ریاحی به دستور ابن زیاد جلوی کاروان را می گیرد و نمی گذارد امام حسین (ع) و اصحابشان از آب استفاده کنند،

امام حسین (ع) خطاب به حر گفتند: مادرت به عزایت بنشیند چه می خواهی؟

حر به خاطر تقوایی که داشت به امام حسین (ع) ناسزا نگفت و در جواب این چنین پاسخ داد: اگر جز شما هر یک از اعراب در این حال با من چنین سخنی می گفت پاسخش را می دادم! اما به خدا قسم که نمی توانم نام مادر شما را جز به نیکی ببرم.

همین عمل و همین تقوا باعث شد حر جزو اصحاب و شهیدان بالا مقام کربلا بشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۰۱ ، ۰۴:۲۷
محمدایمان مشایخ

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ

در ادبیات اسلام برادری فقط به ارتباط خونی محدود نمی شود.خداوند در آیه ۱۰ سوره مبارکه حجرات فرموده :(به حقیقت همه مومنان با هم برادرند)

ما همه با هم برادریم و نسبت به هم دارای حق برادری هستیم.اما قصه بعضی برادری ها خاص تر است.

شب اول محرم متعلق هست به حضرت مسلم ابن عقیل،اگر از کسی بپرسید مسلم با چه کسی از همه بیشتر برادر بود شاید در جواب بشنویم حضرت امام حسین(ع).جواب درست است اما من میخواهم به روایت برادری مسلم با هانی ابن عروه بپردازم...

مسلم که با استقبال مردم کوفه مواجه شده در نامه ای شرایط را برای امام حسین مساعد بیان میکند.با روی کار آمدن عبدالله ابن زیاد و اعمال سیاست های خبیثانه،مسلم که شرایط را بهرنج میبیند محل اقامت خود را از خانه مختار ثقفی به خانه هانی ابن عروه تغییر میدهد.

خانه هانی تبدیل شده به محل رفت و امد شیعیان...

ابن زیاد برای خلافت اموی احساس خطر میکند.

با خود میاندیشد چگونه میتواند رای کوفیان را برگرداند.زیاد فکر کردن نمی خواهد...

کوفیانی که ترس حمله لشگر بنی امیه را در خود دارند و بر همه روشن است کوفی جماعت را میتوان با جرینگ جرینگ سکه های شامی افسون خود کرد.

حکایت باز هم غریبی آل علیست.مسلم تنها مانده و در مسلک کوفیان برادری معنا ندارد.اما هانی خوب برادری بلد است.آن هم چه برادریی.برادری آمیخته با تقوا.

ابن زیاد میخواهد هانی مسلم را به او تسلیم کند.

تقوا اگر دوری از گناه باشد و برادری هانی آمیخته باشد با تقوا،چه گناهی بالاتر از خیانت به نماینده رسول زمان که حسین ابن علیست.حسینی که مرکز این برادری هاست و برادری ها بدون حسین پوچ است و خالی...

هانی که که با تسلیم نکردن مسلم خشم ابن زیاد را برافروخته با خون پاکش برادری را در حق مسلم تمام می‌کند.مسلم هم در کوفه به دستور ابن زیاد به شهادت میرسد و با هم حق برادری را تمام و کمال در حق مولای خود ادا میکنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۱۵:۳۲
ایلیا اکبری

بسم الله الرحمن الرحیم

زکات علم کتاب"و آنکه دیرتر آمد"

کتاب وقتی خیلی کوتاه و مفید باشه، نوشتن خلاصه و زکات علمش خیلی سخت میشه برای همین به یکی دو جمله بسنده میکنم:

یاری شدن و یاری خواستن و (امام زمان را) یاری کردن و هدایت شدن و عبد شدن و کامل شدن و رسیدن و رسوندن و... نیازمندِ استغاثه است...نیازمند یک دعای خالصانه...نیازمند یک طلب کمک..نیازمند احساس نیاز...نیازمند مضطر شدن...نیازمند حال کسی که در بیابان گمشده باشد، نه راه پیش را بشناسد نه راه پس را، و نه آب داشته باشد نه غذا...

برای اینکه هدایت بشیم چندبار خالصانه مانند آن بیابانگرد گمشده از ته قلب فریاد زدیم که خدایا هدایتمان کن...!؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۰:۵۷
گجله ابن مربی